ترجمه مقاله

پابست

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] پابند.
۲. [مجاز] کسی که علاقه‌مند به‌کاری یا چیزی باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] مقید؛ گرفتار.
۴. (اسم) [قدیمی] شِفته؛ بنیاد عمارت
ترجمه مقاله