ترجمه مقاله

چست

فرهنگ فارسی عمید

۱. چابک؛ چالاک؛ جلد: ◻︎ مبین در عبادت که پیرند و سست / که در رقص و حالت جوانند و چست (سعدی۱: ۱۲۶).
۲. (قید) تندوسریع.
۳. (قید) [قدیمی] محکم؛ استوار.
۴. (قید) [قدیمی] تنگ و چسبان.
۵. [قدیمی] زیبا و متناسب.
ترجمه مقاله