ترجمه مقاله

چوگان

فرهنگ فارسی عمید

۱. چوب گوی‌زنی که دستۀ آن راست و باریک و سر آن اندکی پهن و خمیده است؛ چوب سرکج.
۲. نوعی ورزش دسته‌جمعی که بازیکنان سوار بر اسب، سعی می‌کنند به‌وسیلۀ چوبی مخصوص توپ را وارد دروازه کنند؛ چوگان‌بازی.
ترجمه مقاله