ترجمه مقاله

آخور

فرهنگ فارسی عمید

۱. طاقچه‌ای که در کنار دیوار درست می‌کنند و خوراک چهارپایان را در آن می‌ریزند؛ جای علف ‌خوردن چهارپایان.
۲. [مجاز] اسطبل؛ طویله؛ آخورگاه.
⟨ آخور کسی پُر بودن: [عامیانه، مجاز] بی‌نیازی او از لحاظ مادی.
ترجمه مقاله