ترجمه مقاله

آفندیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. جنگ کردن؛ پیکار کردن: ◻︎ در دل او آن نصیحت کار کرد / ترک آفندیدن و پیکار کرد (لبیبی: لغت‌نامه: آفندیدن).
۲. دشمنی کردن؛ خصومت ورزیدن.
ترجمه مقاله