آمیزگاریفرهنگ فارسی عمیدحُسن معاشرت؛ خوشمنشی: ◻︎ زن خوشمنش دلنشانتر که خوب / که آمیزگاری بپوشد عیوب (سعدی۱: ۱۲۳).