ترجمه مقاله

آوردجو

فرهنگ فارسی عمید

جنگ‌جو؛ جنگاور؛ آوردخواه: ◻︎ جهان گشت پرگُرد آوردجوی / ز خون خاست در جای ناورد، جوی (اسدی: لغت‌نامه: آوردجوی).
ترجمه مقاله