ترجمه مقاله

اخترگر

فرهنگ فارسی عمید

۱. منجم؛ ستاره‌شناس.
۲. طالع‌بین؛ فال‌گیر: ◻︎ نه رهنمای به کار آیدش نه اخترگر / نه فالگوی به کار آیدش نه خواب‌گزار (عنصری: ۷۳).
ترجمه مقاله