ترجمه مقاله

اصم

فرهنگ فارسی عمید

۱. (ریاضی) = جذر ⟨ جذر اصم
۲. (اسم) (ادبی) در عروض، از بحور شعر بر وزن فاعلاتن مفاعیلن فاعلاتن.
۳. [جمع: صُمّ] [قدیمی] ویژگی کسی که گوشش نمی‌شنود؛ کر؛ ناشنوا.
۴. [قدیمی] سخت؛ محکم.
ترجمه مقاله