ترجمه مقاله

اطراد

فرهنگ فارسی عمید

۱. دنبال هم شدن کار؛ در پی یکدیگر آمدن؛ از پی هم شدن کاری یا امری.
۲. (ادبی) در بدیع، آوردن نام‌ها و لقب‌های ممدوح یا نام‌های پدران او به‌ترتیب و بدون واسطۀ لفظ دیگر، مانندِ این شعر: ترتیب ملک و قاعدۀ دین و رسم داد / عبدالحمیدِ احمدِ عبدالصمد نهاد (ابوالفرج دونی: ۵۹).
ترجمه مقاله