ترجمه مقاله

اعتراض

فرهنگ فارسی عمید

۱. منع کردن؛ بازداشتن.
۲. پیش آمدن و روبه‌روی کسی ایستادگی کردن.
۳. عیب گرفتن؛ خرده گرفتن؛ ایراد گرفتن؛ نکته‌گیری.
۴. (ادبی) در بدیع، آوردن جملۀ معترضه در بین کلام برای افادۀ معنی خاص.
ترجمه مقاله