افرنگفرهنگ فارسی عمید۱. تخت پادشاهی.۲. فروشکوه.۳. زیب و زیبایی: ◻︎ فر و افرنگ به تو گیرد دین / منبر از خطبهٴ تو آراید (دقیقی: ۹۸).