ترجمه مقاله

افروختن

فرهنگ فارسی عمید

۱. روشن کردن.
۲. روشن کردن آتش، چراغ، و امثال آن.
۳. (مصدر لازم) روشن شدن؛ درخشان شدن.
ترجمه مقاله