ترجمه مقاله

افکنده

فرهنگ فارسی عمید

۱. انداخته‌شده.
۲. [قدیمی] گسترده.
۳. [قدیمی، مجاز] شکست خورده.
۴. [قدیمی، مجاز] خوار؛ ذلیل.
ترجمه مقاله