امید
فرهنگ فارسی عمید
آرزوی روی دادن امری همراه با انتظار تحقق آن؛ چشمداشت.
〈 امید بستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) خواهان چیزی یا کسی شدن.
〈 امید داشتن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) امیدوار بودن؛ انتظار داشتن.
〈 امید بستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) خواهان چیزی یا کسی شدن.
〈 امید داشتن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) امیدوار بودن؛ انتظار داشتن.