انحلال
فرهنگ فارسی عمید
۱. از میان رفتن و برچیده شدن یک اداره یا بنگاه؛ برچیدگی.
۲. (شیمی) حل شدن مادهای در حلال، مثل حل شدن قند یا نمک در آب.
۳. [قدیمی] گشوده شدن گره.
۴. [قدیمی] باز شدن.
۲. (شیمی) حل شدن مادهای در حلال، مثل حل شدن قند یا نمک در آب.
۳. [قدیمی] گشوده شدن گره.
۴. [قدیمی] باز شدن.