اندرونهفرهنگ فارسی عمید۱. اندرون؛ درون؛ درونی؛ داخل.۲. باطن.۳. (زیستشناسی) اعضای درون شکم جانوران از معده، کبد، رودهها، و غیره؛ امعا؛ احشا.