انصاففرهنگ فارسی عمید۱. داد دادن؛ عدلوداد کردن.۲. راستی کردن.۳. به نیمه رسیدن.۴. میانهروی.۵. (قید) [قدیمی] انصافاً؛ حقیقتاً.