ایز
فرهنگ فارسی عمید
ردپا؛ رد پی؛ نشان قدم.
〈 ایز گم کردن: [عامیانه، مجاز]
۱. رد گم کردن؛ رد پا را از میان بردن.
۲. کسی را منحرف ساختن و به غلط انداختن.
〈 ایز گم کردن: [عامیانه، مجاز]
۱. رد گم کردن؛ رد پا را از میان بردن.
۲. کسی را منحرف ساختن و به غلط انداختن.