بادام
فرهنگ فارسی عمید
۱. (زیستشناسی) میوهای کوچک، کشیده، و تقریباً بیضیشکل با دو نوع تلخ و شیرین که روغن آن مصرف دارویی دارد.
۲. گیاه درختی این میوه با برگهای باریک و گلهای صورتی.
۳. [قدیمی، مجاز] چشم معشوق.
〈 بادام کوهی: (زیستشناسی) = ارژن
۲. گیاه درختی این میوه با برگهای باریک و گلهای صورتی.
۳. [قدیمی، مجاز] چشم معشوق.
〈 بادام کوهی: (زیستشناسی) = ارژن