بارگاه
فرهنگ فارسی عمید
۱. کاخ و دربار پادشاه: ◻︎ جزای حُسن عمل بین که روزگار هنوز / خراب مینکند بارگاه کسری را (ظهیرالدینفاریابی: ۳۴).
۲. خیمۀ پادشاهی.
۳. جای رخصت و اجازه.
۴. جایی که پادشاهان مردم را بار بدهند و به حضور بپذیرند.
۲. خیمۀ پادشاهی.
۳. جای رخصت و اجازه.
۴. جایی که پادشاهان مردم را بار بدهند و به حضور بپذیرند.