ترجمه مقاله

بر

فرهنگ فارسی عمید

۱. برای بیان قرار گرفتن چیزی روی چیز دیگر به کار می‌رود؛ بالایِ؛ رویِ: شکر را بر ترازو گذاشت.
۲. در برابرِ؛ در مقابلِ: سه بر صفر باختند.
۳. نسبت به؛ برای: بر من گریست.
۴. لازم بودن کاری را می‌رساند؛ برعهدۀ: بر شماست که مبارزه کنید.
۵. (پیشوند) برای تغییر دادن معنای فعل به کار می‌رود: برافراشتن، برخوردن، برانگیختن.
۶. [قدیمی] به: بر او زد.
۷. [قدیمی] مطابق با.
۸. [قدیمی] برای نشان دادن توالی به کار می‌رود: پشت‌برپشت.
۹. [قدیمی] به سوی؛ به طرفِ.
۱۰. [قدیمی] به علتِ؛ به جهتِ.
۱۱. [قدیمی] دربارۀ: فقط برای او شعر می‌سراید.
۱۲. [قدیمی] برای بیان همراه و ملازم بودن دو چیز به کار می‌رود.
ترجمه مقاله