ترجمه مقاله

بستن

فرهنگ فارسی عمید

۱. چیزی را به چیز دیگر یا به جایی پیوند دادن؛ بند کردن.
۲. (مصدر لازم) سفت شدن؛ افسردن؛ منجمد شدن.
۳. (مصدر متعدی) منجمد ساختن.
ترجمه مقاله