ترجمه مقاله

تاب

فرهنگ فارسی عمید

۱. = تابیدن۱
۲. = تافتن۲
۳. تابنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جهان‌تاب، شب‌تاب، تون‌تاب.
۴. (اسم) [قدیمی] فروغ؛ روشنی.
۵. (اسم) [قدیمی] گرمی.
ترجمه مقاله