ترجمه مقاله

تافتن

فرهنگ فارسی عمید

۱. افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی.
۲. گداختن و سرخ کردن آهن در آتش.
۳. شعله‌ور کردن؛ برافروختن.
۴. تابیدن.
ترجمه مقاله