تبارفرهنگ فارسی عمید۱. اصلونسب؛ نژاد.۲. خاندان؛ دودمان: ◻︎ چو اندر تبارش بزرگی نبود / نیارست نام بزرگان شنود (فردوسی: لغتنامه: تبار).