ترجمه مقاله

تبذل

فرهنگ فارسی عمید

۱. درباختن و ترک کردن چیزی: ◻︎ چو عمر دادی دنیا بده که خوش نبود / به صد خزینه تبذل به دانگی استقصا (خاقانی: ۷ حاشیه).
۲. خوش‌رویی کردن.
۳. گشاده‌رویی.
ترجمه مقاله