ترجمه مقاله

ترانه

فرهنگ فارسی عمید

۱. (موسیقی) سرود؛ نغمه.
۲. (ادبی) دوبیتی: ◻︎ هر نسفته‌دُری دُری می‌سفت / هر غزاله ترانه‌ای می‌گفت (نظامی۴: ۶۲۷).
۳. [قدیمی] تروتازه.
۴. [قدیمی] معشوق جوان.
۵. [قدیمی] جوان خوش‌صورت.
ترجمه مقاله