ترجمه مقاله

ترشی پالا

فرهنگ فارسی عمید

ظرف فلزی سوراخ‌سوراخ که در آن چیزی صاف کنند؛‌ آبکش؛ پالاون؛ پالاوان؛ پالونه.
ترجمه مقاله