ترنگیدن
فرهنگ فارسی عمید
۱. صدا کردن زهِ کمان هنگام تیر انداختن.
۲. صدای خوردن گرز و شمشیر به سپر و مانند آن: ◻︎ ز کوب گرز و ترنگیدن حسام بُوَد / فضای معرکه همچون دکان آهنگر (اثیرالدین اومانی: لغتنامه: ترنگیدن).
۲. صدای خوردن گرز و شمشیر به سپر و مانند آن: ◻︎ ز کوب گرز و ترنگیدن حسام بُوَد / فضای معرکه همچون دکان آهنگر (اثیرالدین اومانی: لغتنامه: ترنگیدن).