تریاق
فرهنگ فارسی عمید
ترکیبی از داروهای مسکّن و مخدّر که در طبّ قدیم بهعنوان ضد درد و ضد سم به کار میرفته؛ پادزهر؛ پازهر؛ داروی ضد زهر؛ تریاک: ◻︎ هرغمی را فرجی هست ولیکن ترسم / پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید (سعدی۲: ۴۴۶).
〈 تریاق فاروق: (پزشکی) [قدیمی] نوع اعلای تریاق.
〈 تریاق فاروق: (پزشکی) [قدیمی] نوع اعلای تریاق.