تسدیس
فرهنگ فارسی عمید
۱. ششگوشه کردن چیزی.
۲. شش قسمت کردن.
۳. ششتایی کردن.
۴. (صفت) ششتایی.
۵. (نجوم) قرار گرفتن یکششم دورۀ فلک، یعنی دو برج، فاصله میان دو ستاره.
۲. شش قسمت کردن.
۳. ششتایی کردن.
۴. (صفت) ششتایی.
۵. (نجوم) قرار گرفتن یکششم دورۀ فلک، یعنی دو برج، فاصله میان دو ستاره.