تشمیرفرهنگ فارسی عمید۱. دامن بالا زدن.۲. بهشتاب و بهسرعت گذشتن.۳. ارادۀ کاری کردن؛ آمادۀ کاری شدن و چابکی کردن.۴. قصد مکانی کردن.