ترجمه مقاله

تصدیق

فرهنگ فارسی عمید

۱. به راستی و درستی امری گواهی دادن؛ باور کردن.
۲. (اسم) گواهی‌نامه؛ جواز.
۳. (منطق) حکم کردن بر تصوری که در ذهن است.
ترجمه مقاله