ترجمه مقاله

تفو

فرهنگ فارسی عمید

= تف: ◻︎ به نشکرده ببرید زن را گلو / تفو بر چنین ناشکیبا تفو (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۱۰۵). Δ در مقام تحقیر، نفرین، سرزنش و دشنام دربارۀ کسی می‌گویند.
ترجمه مقاله