تقارب
فرهنگ فارسی عمید
۱. نزدیکی؛ خویشاوندی.
۲. (اسم) (ادبی) در عروض، از بحور شعر بر وزن فعولن فعولن فعولن فعولن، مانند این شعر: «در این برف و سرما دو چیز است لایق» یا بر وزن فعولن فعولن فعولن فعول؛ متقارب.
۲. (اسم) (ادبی) در عروض، از بحور شعر بر وزن فعولن فعولن فعولن فعولن، مانند این شعر: «در این برف و سرما دو چیز است لایق» یا بر وزن فعولن فعولن فعولن فعول؛ متقارب.