ترجمه مقاله

تهی

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ ‌پُر] آنچه چیزی در داخل آن نباشد؛ خالی.
۲. بی‌ارزش.
۳. تنها: ◻︎ کوفته بر سفرۀ من گو مباش / کوفته را نان تهی کوفته‌ست (سعدی۱: ۱۰۳).
ترجمه مقاله