ترجمه مقاله

توفیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. غریدن؛ دادوفریاد کردن.
۲. جنبیدن: ◻︎ ز آواز گردان بتوفید کوه / زمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی: ۱/۸۱ حاشیه).
ترجمه مقاله