تیارفرهنگ فارسی عمید۱. آماده؛ مهیا؛ ساخته.۲. مالش.۳. مالش دادن و لوله ساختن تریاک.〈 تیار کردن: (مصدر لازم) آماده ساختن؛ مهیا کردن.