ترجمه مقاله

جدیر

فرهنگ فارسی عمید

سزاوار؛ شایسته؛ اهل: ◻︎ پیر را گفتم از سر تحقیق / ای تو را مُلک و دین جدیر و حقیق (سنائی۱: ۳۵۱).
ترجمه مقاله