ترجمه مقاله

حبه

فرهنگ فارسی عمید

۱. یک دانه؛ یک حب.
۲. [قدیمی] واحد اندازه‌گیری وزن به مقدار وزن یک یا دو جو.
۳. [قدیمی] شش‌یک عشر دینار.
۴. [قدیمی] شش‌یک دانگ.
⟨حبهٴ دل: [قدیمی] = سویدا: ◻︎ بدان خردی که آمد حبهٴ دل / خداوند دوعالم راست منزل (شبستری: ۸۹).
ترجمه مقاله