حضور
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ غیبت] حاضر شدن؛ حاضر بودن.
۲. نزد کسی بودن.
۳. وجود و ظهور.
۴. (اسم) نزد؛ پیشگاه.
۵. (اسم) کلمۀ احترامآمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته میشود.
۶. (تصوف) غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق.
۷. [قدیمی] شکفتگی و خرمی.
۲. نزد کسی بودن.
۳. وجود و ظهور.
۴. (اسم) نزد؛ پیشگاه.
۵. (اسم) کلمۀ احترامآمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته و نوشته میشود.
۶. (تصوف) غیبت از خلق و نزدیک شدن به حق.
۷. [قدیمی] شکفتگی و خرمی.