ترجمه مقاله

خارخار

فرهنگ فارسی عمید

۱. حالت خارش بدن.
۲. [مجاز] دلواپسی و اضطرابی که از تعلق خاطر، تمایل، و هوس به چیزی در انسان پیدا می‌شود؛ دغدغه: ◻︎ از خارخار عشق تو در سینه دارم خارها / هر دم شکفته بر رخم زآن خارها گلزارها (جامی: ۸).
ترجمه مقاله