خجسته
فرهنگ فارسی عمید
۱. مبارک؛ میمون؛ خوب و خوش.
۲. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] = همیشهبهار: ◻︎ خجسته بازگشاده دهان مشکیندم / گشاده نرگس چشم دژم زخواب خمار (عنصری: ۱۰۴).
۳. [قدیمی] خوشبخت؛ نیکبخت.
۲. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] = همیشهبهار: ◻︎ خجسته بازگشاده دهان مشکیندم / گشاده نرگس چشم دژم زخواب خمار (عنصری: ۱۰۴).
۳. [قدیمی] خوشبخت؛ نیکبخت.