خشنفرهنگ فارسی عمید۱. [مجاز] فاقد نرمش و مهربانی؛ تندخو: نگاه خشن.۲. [مجاز] فاقد لطافت یا ظرافت؛ زمخت: صدای خشن.۳. [مقابلِ نرم] زبر؛ ناهموار: پوست خشن.