خفقانفرهنگ فارسی عمید۱. تپیدن بهویژه تپیدن قلب.۲. (اسم) (سیاسی) [مجاز] نبودن آزادی سیاسی؛ اختناق.۳. (شبه جمله) [عامیانه] خفه شو.