ترجمه مقاله

خوراک

فرهنگ فارسی عمید

۱. خوردنی؛ طعام؛ غذا.
۲. غذایی که از گوشت، سبزی، و مانندِ آن تهیه می‌شود.
۳. [مجاز] مورد پسند؛ مطلوب: سابقاً اخبار سیاسی خوراکش بود.
ترجمه مقاله