ترجمه مقاله

دادا

فرهنگ فارسی عمید

۱. [عامیانه] برادر؛ داداش.
۲. [قدیمی] خدمتکاری که وظیفۀ مراقبت از کودکان را بر عهده دارد؛ دایه؛ دده: ◻︎ بیرون پر ازین طفلی ما را برهان ای جان / از منت هر دادو وز محنت هر دادا (مولوی۲: ۱۴۶۴).
ترجمه مقاله