ترجمه مقاله

داغ دار

فرهنگ فارسی عمید

۱. دارای داغ؛ چیزی که در آن اثر داغ و لکه باشد.
۲. [مجاز] داغ‌دیده؛ مصیبت‌زده.
ترجمه مقاله