دامفرهنگ فارسی عمید۱. هر آلت و اسبابی که برای گرفتار ساختن و صید کردن جانوری به کار میبرند؛ بند؛ تله: ◻︎ همه کارها را سرانجام بین / چو بدخواه چینه نهد دام بین (فردوسی۲: ۷۹۹).۲. [مجاز] توطئه.